Tuesday, February 24, 2009

مهندس ايزدخواه (مدير گروه اقتصاد و مديريت مركز مطالعات تكنولوژي دانشگاه صنعتي شريف)

در زمينه نقش دولت، در تئوري مسائلي عنوان مي‌شود كه با واقعيت كشور ما متفاوت است. مكتب‌هاي مختلف راجع به نقش دولت صحبت‌هاي زيادي كرده‌اند (مانند ديدگاه‌هايي كه در حال حاضر در بسياري از كشورها حاكم هستند و به اقتصاد نئوكلاسيك يا اقتصاد بازار آزاد معروف هستند). اين مكاتب عمدتا بدين صورت اظهارنظر مي‌كنند كه دولت موظف است از محيط اقتصادي صيانت كند ولي در اقتصاد، صنعت و بازار، مداخله مستقيم نداشته باشد يعني رانت ها را از بين ببرد، انحصارات را از بين ببرد و تعرفه‌ها و قيمت‌ها را واقعي كند و بعد همه چيز را به بازار بسپارد، در اين بازار دولت موظف نيست مباحثي از جنس سياست‌گذاري و چشم‌اندازسازي را براي بخش‌خصوصي تعيين كند و به طور مثال از صنعتي كه ممكن است آينده‌دار باشد حمايت كند، چون اين نوع دخالت هم به عنوان بنگاه‌داري و تصديگري تلقي شده و منفور خواهد بود. ديدگاه‌هايي همچون نگاه كمونيستي هم كه در حال حاضر تقريبا مي‌توان گفت در دنيا وجود ندارد، حتي كشوري مثل چين كه داراي نظام كمونيستي است در حال حاضر از سياست‌هايي كه عمدتا از جنس سياست‌هاي اقتصاد غربي است، بهره مي‌گيرد، بنابراين نمي‌توان گفت دولتي وجود دارد كه صددرصد كمونيستي فكر و عمل مي‌كند. پس اين قضيه منتفي است.
اما نگاه ديگري كه در كشور ما و در بسياري از كشورهاي دنيا مغفول و مهجور بوده و در حال حاضر به صورت يك مكتب درآمده ديدگاه نهادگرايي است. اعتقاد مكتب نهادگرايي بر اين است كه دولت، فقط نقش متولي و متصدي به اين معنا كه اگر متولي نيست، متصدي است و برعكس – بلكه نقش‌هاي ديگري را نيز بايد بر عهده بگيرد. براي مثال آقاي «پيتر اوانز» اصطلاحي را باب كرده است كه دولت مي‌تواند، قابله‌گر و پرورش‌‌دهنده نيز باشد. نهادگراها اعتقاد دارند كه اساسا بازار كشورهاي در حال توسعه مثل بازارهاي كشورهاي غربي كامل نيستند كه ما هر سياست غربي را براي بازار خود اعمال كنيم.
اين مطلب در اينجا هم صادق است. بازارها در كشورهاي در حال توسعه شكست‌هاي بسيار متحمل شده‌اند و اطلاعات بسيار كمي در اين بازارها وجود دارد.
در غرب، دنيايي اطلاعات وجود دارد اما در كشور ما دستگاه‌هاي دولتي هم از دادن اطلاعات خودداري مي‌كنند، با اين وجود از بنگاه‌هاي خصوصي چه انتظاري است كه اطلاعاتشان را در اختيار قرار دهند بنابراين اطلاعات كامل اصلا وجود ندارد. بحث ديگر اين است كه بنگاه‌ها اساسا در كشور ما بنگاه‌هاي ناقصي هستند.
تهران - مناطق شمال
در غرب هر شركتي كه تاسيس مي‌شود در كنارش R&D دارد، واحد بازاريابي دارد، با شركت‌هاي ديگر همكاري مي‌كند اما در كشور ما به ندرت شركتي با چنين خصوصياتي پيدا مي‌شود. بنابراين دولت بايد نقش‌هاي جديدي را تعقيب كند، چشم‌انداز سازي كند و فضا را براي بخش‌خصوصي (كه وجود ندارد)، به وجود بياورد و پرورش بدهد. تناقضي كه در كشور ما وجود دارد اين است كه وقتي مي‌گوييم دولت، بلافاصله عنوان مي‌شود دولت كه حضور داشته و حمايت كرده است و بسياري از صنايع هم دولتي هستند.
خودروسازي 40سال است كه مورد حمايت دولت بوده و صنايع ديگر نيز همين طور ولي به نظر بنده، اين حضور، حضوري معيوب و ناقص (به‌خصوص در بخش اقتصاد) بوده، يا اينكه بنگاه‌داري را به بدترين شكل و يا مثل شرايط حال حاضر در بخش مسكن، حضور جدي و فعالي ندارد فقط در همان حد تعيين ارز، ماليات، بهره و ...
دخالت مي‌كند.

No comments:

Post a Comment